منظور ازروایت مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً (کسي که بميرد و امام زمان خويش را نشناخته باشد، در واقع به مرگ جاهليّت مرده است وسائل الشيعه، ج 16، ص 246) چه می باشد؟
بدون تردید منظور از معرفت امام، تنها شناخت ظاهرى و شناسنامه ای امام نیست، زیرا دوست و دشمن و موافق و مخالف، در این زمینه یکسان هستند و چنین ملاک ساده ای نمی تواند مرگ کسی را در حکم مرگ جاهلیت قرار دهد.
تمام افرادی که در روز عاشورا مقابل امام حسین (ع) صف آرایی کردند و تشنه خونش بودند و به فجیع ترین شکل، ایشان و خاندان پاکش را به شهادت رساندند، حسب و نسب والای ایشان و اینکه نوه رسول خداست و اینکه پیامبر چه میزان او را دوست داشت و… را به خوبی می دانستند، اما یقینا جایگاه واقعی و مقام امامت او را نمی شناختند پس قطعا مراد از معرفت نامبرده در روایت، تنها شناخت ظاهرى و شناسنامه ای امام نیست بلکه مقصود، شناخت جايگاه والای الهی و اعتقاد به ولايت و واجب الاطاعة بودن اوست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1396-08-16] [ 10:24:00 ب.ظ ]